خط سیاسی “انقلاب دمکراتیک و یا انقلاب دمکراتیک نوین“ در ایران، تسلیم پرولتاریا در مقابل بورژوازی لیبرال است. 
ایران یک کشور سرمایه‌داری است. نظام آن بر مبنای تولید صنعتی بنا گردیده و ثروت
در سایت حزب کمونیست ایران به تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۹۹نوشته‌یی از عباس منصوران با عنوان "ب‍رگی از تاریخ حزب کمونیست روسیه" درج گردیده است. به علت تحریفات تروتسکیستی رویدادهای تاریخی اتحاد شوروی در این مقاله، لازم می‌آید تا واقعیت رویدادهای اتحاد شوروی آشکار بیان گردد. نوشته زیر

اوکرائین در چنگال تضادهای امپریالیستی

اوکرائین کشوری‌ست در اروپای شرقی به وسعت ۶۰۳۷۰۰ کیلومتر مربع و ۴۴۱۳۵۰۰۰ نفر جمعیت. این کشور در جنوب غربی روسیه قرار دارد. معادن (۸۰۰ معدن) سرشار و گاها نایاب از قبیل آهن، منگنز، زغال سنگ، جیوه، نیکل و تیتانیوم، خاک سیاه بسیار حاصلخیز و قرار گرفتن در یک منطقه استراتژیک باعث گردیده است که بعد از جنگ جهانی دوم، و به ویژه پس از جدا شدن بسیاری از کشورهای اروپای شرقی از شوروی سابق، ابرقدرت‌ها بر سر حاکمیت بر این کشور به جدالی بی پایان رو آورند. علاوه بر آن ۱۶٪ از گاز مورد احتیاج سالیانه اروپا (۲۵ کشور) که از روسیه گاز خریداری میشود توسط لوله‌های گاز رسانی، از اوکرائین میگذرد. لذا حاکمیت بر اوکرائین و تضمین امنیت انرژی برای این کشورها از اهمیت درجه اول برخوردار است.

کیف، پایتخت اوکرائین در ۶۰۰ کیلومتری مسکو قرار دارد. لذا حاکمیت غرب به ویژه آمریکا بر اوکرائین، امنیت روسیه را به طور کامل زیر سؤال می‌برد.

بر مبنای این واقعییات، اوکرائین از مدت‌ها قبل به یکی از مراکز گرهی تضادهای امپرالیستی تبدیل شده است.

مبارزات مردم زحمتکش اوکرائین علیه تجاوز ۷ کشور امپریالیستی به خاک اتحاد جماهیر شوروی تازه تأسیس شده، هنوز هم در صفحه تاریخ جهان می‌درخشد. زحمتکشان این کشور بسیار غنی، در فقر به سر می‌برند و رهائی آن‌‌ها از مصائب داخلی و بین‌المللی با سرنوشت کلیه زحمتکشان جهان برای آزادی گره خورده است.

نوشته زیر کوششی است در تحلیل اوضاع مشخص فعلی منطقه و بررسی گام‌های اولیه پیش رو.

برای رسیدن و یا نزدیک شدن به واقعیت و چگونگی حرکت تضادهای موجود، ضروریست، شرایط و امکانات هر قطب تضاد را بررسی کنیم:

آمریکا:

سیاست‌های خارجی آمریکا، همانند هر کشور دیگری،  از وضعیت اقتصادی – سیاسی درونی آن نشأت می‌گیرد.

آمریکا با ۲۸ هزار میلیارد دلار قرض دولتی، مقروض ترین کشور دنیاست. سهم بالائی از بودجه آمریکا طی سالیان متوالی تا به امروز، بی پشتوانه بوده و توسط استقراض تأمین میگردیده و می‌گردد:

کسر بودجه آمریکا در ۲۰۱۹ حدود ۹۸۴ میلیارد دلار بالغ می‌شد با این وجود بودجه نظامی آن نسبت به سال قبل تا ۷۳۱ میلیارد افزایش یافت[1].  بودجه ۲۰۲۰ آمریکا ۴٫۷ هزار میلیارد دلار بود. کسری بودجه آمریکا در همین سال به ۱٫۱ هزار میلیارد دلار رسید و وبودجه نظامی تا ۷۳۸  میلیارد[2] دلار بالا رفت.

بودجه سال ۲۰۲۲ آمریکا ۶ هزار میلیارد دلا ر با کسری ۱۸۰۰ میلیارد دلاری[3] (۳۰٪ بودجه) تقدیم مجلس سنا شد.

بودجه نظامی ۷۶۸ میلیارد دلاری سال ۲۰۲۲ آمریکا چنین تنظیم شده است:

«لایحه نظامی آمریکا شامل افزایش ۲.۷ درصدی دستمزد برای سربازان، و خرید هواپیماها و کشتی های و همچنین استراتژی های مقابله با کشورهایی چون روسیه و چین است.

این بودجه شامل ۳۰۰ میلیون دلار برای کمک امنیتی به اوکراین و حمایت از نیروهای امنیتی این کشور و همچنین ۴ میلیارد دلار برای طرح دفاعی اروپا و ۱۵۰ میلیون دلار برای همکاری امنیتی بالتیک است.

بودجه درنظر گرفته شده برای مقابله با چین شامل ۷.۱ میلیارد دلار طرح بازدارندگی اقیانوس آرام و بیانیه حمایت کنگره از دفاع از تایوان، و همچنین ممنوعیت وزارت دفاع آمریکا از خرید محصولات تولید شده در چین است (دنیای اقتصاد - شماره روزنامه ۵۳۷۶)

چنان که ملاحظه می‌شود قدرت تسلیحاتی آمریکا تهاجمی است و نه دفاعی. قدرت دفاعی آمریکا از خودش با قدرت تهاجمی‌اش به خارج نسبت عکس دارد. آمریکا دارای بیش از ۱۰۰۰ پایگاه در نقاط مختلف جهان است که در هر روز بیش از یک میلیارد دلار از قدرت اقتصادی آمریکا را می‌بلعد. سلاح‌های آن‌ها بیشتر و اساسا تهاجمی هستند و قدرت دفاعی آن‌ها بسیار ضعیف است.

قدرت تهاجمی آمریکا نیز به علت ورشکستگی اقتصادش، نارسائی‌های اجتماعی و مقاومت و مبارزه بسیار گسترده مردم زحمتکش این کشور علیه سیاست‌های مخرب داخلی و خارجی، کارآئی درخور ظاهر رعب انگیز نظامی‌اش نیست.

به بهمین جهت آمریکا سعی دارد که در تهاجم بین‌المللی خود کشورهای بیشتری از ناتو را وارد میدان کند.

در چنین وضعیتی است که محموله‌های نظامی ۹۰ تنی آمریکا وارد اوکرائین می‌شود، ۸۵۰۰ سرباز آمریکائی آماده عملیات در اوکرائین میگردند و آلمان در پشتیبانی از تهاجم آمریکا، آمادگی خود را در گسیل ۵۰۰۰ سرباز به میدان اعلام میدارد. در این روزها تعدادی از سربازان آمریکائی نیز به صورت گروه‌های مجزا با هدف اوکرائین وارد آلمان می‌شوند.

روسیه:

روسیه همانند چین به علت خصلت و ماهیت سرمایه‌دارنه خود، ذاتا متهاجم است ولی اکنون این دو ابر قدرت به علت قرار گرفتن در مقابل یک حریف غول آسای متهاجم، به لحاظ سیاسی – نظامی حالت دفاعی به خود گرفته ‌اند.

بودجه روسیه برای سال ۲۰۲۲ برابر با۲۸۰ میلیارد دلار است.  هزینه‌ها در این سال عبارت است از ۲۹۷ میلیارد دلار[4]. در نتیجه کسر بودجه روسیه در این سال ۱۷ میلیارد دلار میباشد

بودجه دفاعی روسیه برای این سال عبارت است از ۴۱٫۵ میلیارد دلار یعنی ۹ میلیارد دلار کمتر از سال پیش  تعیین شده است

 

موضوع

روسیه

آمریکا

 

تانک

۱۳۰۰۰ فروند

۶۱۰۰ فروند

 

سامانه موشکی

۳۸۶۰ فروند

۱۳۶۵ فروند

 

پرسنل نظامی فعال و آماده

۱۰۱۴۰۰۰ نفر

۱۴۰۰۰۰۰ نفر

با وجود این که بودجه نظامی روسیه ۱۸٫۵ مرتبه از بودجه نظامی آمریکا کمتر است، اما پراکنده نیست و در خودش و اطرافش متمرکز است و پایگاه های دور از کشور آن بسیار اندک هستند. ولی آمریکا بیش از این نسبت در دنیا پراکنده است. در عین حال نیروی زمینی  روسیه بزرگترین و قدرتمندترین نیروی زمینی دنیاست. در جنگ‌ها در تحلیل نهائی نیروی زمینی تعیین کننده است. نمونه بارز آن تهاجم هوائی گسترده آمریکا به عراق و افغانستان و سرنوشت نیروی زمینی آن در این دو کشور است.

کشورهای عضو ناتو در کنار روسیه (استونی، لیتونی، لیتوانی، لهستان، چک، اسلواکی، مجارستان، رمانی، اسلوونی، کرواسی، مونته نگرو، آلبانی، مقدونیه شمالی و بلغارستان) غیر فعالند ولی روسیه به لحاظ منطقه‌ای در اطراف اوکرائین حضور دارد. با ۱۱۰ هزار نیروی مسلح، اطراف آن را پوشش داده  و با ۶۰ هزار نیروی نظامی و ۶۰ هواپیمای جنگی مانور بزرگ خود را در کریمه و مرزهای اوکرائین برگزار کرده است.. ولی کشورهای فعال ناتو مثل آلمان باید از راه دور بیایند و در منطقه‌ای تقریبا ناشناخته به لحاظ تاکتیکی پیاده شوند. از این گذشته سرمایه‌داری روسیه برای موجودیت و امنیت خود می‌جنگد و مصمم است از ورود اوکرائین به ناتو جلوگیری کند ولی سرمایه‌داری آمریکا برای کسب بازار وسیعتر به آن جا می‌آید و میخواهد در امور روسیه اخلال به وجود آورد.

در نتیجه روسیه هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ نیروی زمینی و موقعیت و شرایطی منطقه‌ای و روحی که در آن میجنگد، برتری دارد.

فاکتورهای دیگری نیز که در این مناسبت حائز اهمیت بسیار می‌باشد، چین و اروپای غربی‌ست. اروپای غربی به علت منافع مادی که در مناسبات با روسیه دارد و شرایط مساعدی که در سرمایه گذاری در آمریکا برایش فراهم است موضعی کاملاً متزلزل دارد و در عین حال بر سر چگونگی برخورد با روسیه مواضع متفاوتی دارند. علاوه بر آن کشورهای اتحادیه اروپا بر سر مسائل بسیاری از قبیل تعداد و چگونگی پایگاهای آمریکائی در کشورشان و یا تحریم‌هائی که از جانب آمریکا علیه آن‌ها اعمال گشته‌ است تضادهای حاد و حل نشدنی با آمریکا دارند.

چین:

اقتصاد چین در سطح بین‌المللی شکوفاترین و پر رشدترین اقتصاد جهان است. چین به لحاظ اقتصادی در تهاجمی همه جانبه بر بازارهای تحت سیطره آمریکاست. چین خطرناکترین رقیب امپریالیستی امپریالیسم آمریکاست و به لحاظ قدرت نظامی دریائی به مراتب از آمریکا برتر است.

چین و روسیه در اوضاع کنونی در مقابل آمریکا در کنار هم ایستاده‌اند ولی هر دوی آن‌ها جزو سه ابر قدرت برتر جهانی هستند و در بسیاری از زمینه‌ها تضادهای مهمی دارند. چین به ویژه بر سر مسأله اوکرائین به طور روشن از درخواست‌های روسیه دفاع می‌کند ولی موافق حمله روسیه به اوکرائین نیست.

آمریکا، چین و روسیه سه کشوری هستند که در عین رقابت مرگبار جهت کسب بازارها و نیروی تولیدی جهان، به هم محتاجند. اگر روسیه در میدان نباشد، تضاد آمریکا و چین به جنگ جهانی منتهی میگردد و اگر آمریکا در بین نباشد، تضاد چین و روسیه به شدت حاد میگردد و همین طور است که اگر چین در صحنه نباشد تعادل این دو ابر قدرت به هم میخورد و جهان را به ورطه جنگ عمومی میکشاند. در عین حال هر سه این ابر قدرت‌ها در مقابل “هیولای“ عظیمی به وسعت جهان به نام طبقه کارگر و انقلاب کارگری قرار دارند.

فقط با درک این تضادهای غیر دیالکتیکی و ناموزونی و بی ثباتی تعادلی که بین این سه ابر قدرت حاکم است می‌توانیم وضعیت کنونی و گام بعدی آینده اوکرائین را درک کنیم.

آمریکا به هیچ وجه قادر و مایل نیست به یک جنگ فرسایشی طولانی وارد شود زیرا کاملاً و سریع فرسوده میگردد و چین آن را به لحاظ اقتصادی و سیاسی از پا در میآورد. روسیه نیز مایل به درگیری نهائی با آمریکا نیست. زیرا در صورت تضعیف کامل آمریکا، دیگر نمی‌تواند در بین تضاد آمریکا و چین مانور دهد و شرایط مساعدی را برای رشد اقتصاد خود فراهم کند. و همین طور است موضع چین نسبت به دو ابر قدرت دیگر.

اکنون جدالی پر سر و صدا و مرعوب کننده بر سر حاکمیت بر اوکرائین بین آمریکا و روسیه درگرفته است. آن‌ها سعی خواهند کرد با اجرای مانورهائی رقیب را بترسانند، مجبور به عقب نشینی کنند و امتیازات مهمی را به دست آورند ولی وارد درگیری نهائی نخواهند شد. کشورهائی به مانند فرانسه به صورت میانجی وارد میدان خواهند گردید و مسئله کنونی با نشست‌هائی طولانی و خسته کننده برای مردم جهان فروکش خواهد کرد. مسأله اوکرائین برای آمریکا، اروپا ، روسیه و چین هیچگاه حل نخواهد شد. ولی آن‌ها با انگیزه اوکرائین و سرو صدای جنگ جهانی سوم بر سر آن، میلیاردها دلار اسلحه به کشورهای دیگر خواهند فروخت تا آن‌ها بتوانند “امنیت“ خود را “تضمین“ کنند و کارخانجات بین‌المللی سازنده اسلحه میلیاردها دلار حاصل کار و تولید زحمتکشان جهان را به یغما خواهند برد.

درگیری و تخاصم دولت‌ها و یا اتحاد‌ آن‌ها بر سر مسأله اوکرائین، درگیری، تخاصم و اتحادی است ارتجاعی، سودجویانه و مخرب که بر علیه منافع توده‌های زحمتکش جهان عمل می‌کند. اما در اوضاع فعلی بین‌المللی و به لحاظ حقوق تعیین شده‌ی کشورها، اقدامات آمریکا و برخی از کشورهای اروپائی در جهت ایزوله کردن و تکه تکه کردن و نزدیک شدن به مرکز روسیه یعنی مسکو و به مخاطره افکندن آشکار امنیت روسیه است. لذا از هیچ حقانیت بین‌المللی‌یی برخوردار نیست.

معضل اوکرائین هیچگاه با بند و بست‌ قدرت‌های امپریالیستی و یا درگیری‌های کوتاه و یا بلند مدت آن‌ها حل نخواهد شد.

معضل اوکرائین، در جریان انقلاب ضد سرمایه‌داری برای استقرار سوسیالیسم، با برخورداری از پشتیبانی بی دریغ کارگران و زحمتکشان در سطح بین‌المللی حل خواهد شد.

اقتباس از سایت نظم کمونیستی

[1]- رادیو فردا - ۰۸/اردیبهشت/۱۳۹۹

[2]- تسنیم - ۰۲ دی ۱۳۹۸

[3]- DW – قرائت در 27.1.2022

[4] - خبرگزاری تسنیم به نقل از خبر گزاری تاس - ۱۹ آذر ۱۳۹۹

مصاحبه در مورد عرفان مولوی

مصاحبه در مورد محیط زیست

مصاحبه در مورد فاشیسم